وبلاگ :
مسافر
يادداشت :
امتحان
نظرات :
1
خصوصي ،
7
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
همکلاسي
نميخوام نا اميدت کنم..اما متاسفم!!
دکترا هم واحد داره و امتحان!!
------------------------------
اي بابا..حرف دل رو زدي..
-----------------------------
نتيجه امتحاناي خدارو که نميدونم..
اما خود امتحاناتش گاهي وقتا انقدر طولاني ميشه که ديگه نميتوني رو عملکردت حسابي باز کني..ديگه خودت از کنترل خودت خارج ميشي.
با خودت ميگي:
خدايا!! حتي امتحان الاستيسيته هم نهايت 4 ساعت ه!! بيشتر از اون اگه طول بکشه..نه تنها پاسخ جديدي به ذهن آدم نميرسه..بلکه ممکنه عملکرد درستش توي سوالات قبلي رو هم با يه تصميم اشتباه از بين ببره...
از طولاني شدن امتحاناتش ميترسم..من آدم روزاي سخت نيستم..عملکردم در طولاني مدت افتضاح ه..خودش شاهده..
پاسخ
يه چيزي بگم منو نمي زني؟ (آخه به هرکي ميگم مي زنه!!)... نمي خوام دکترا بخونم ديگه. / شايد براي همينه که من امتحاناي خدا رو دوست دارم:) چون هميشه از وقت کم بيشتر وحشت مي کنم تا از خود سوالاي امتحان. امتحان طولاني خوبه. هي سوالا رو حل ميکني و دوباره حل ميکني و دوباره و ... :)) / البته هميشه هم امتحاناي خدا طولاني نيست. گاهي يه لحظه است. تو همون کسري از ثانيه بايد يه عکس العمل مناسب انجام بدي. و اگه از قبل خودتو آماده نکرده باشي، باختي.