دل سرگشته کجا، وصف رخ يار کجا؟
قصه عشق من و زلف تو ديدن دارد
نرگس مست کجا، همدمي خار کجا؟
سرّ عاشق شدنم لطف طبيبانه توست
ورنه عشق تو کجا، اين دل بيمار کجا؟
هر که را تو بپسندي بشود خادم تو،
خدمت عشق کجا، نوکر سربار کجا؟
کاش در نافله ات نام مرا هم ببري
که دعاي تو کجا، عبد گنهکار کجا؟
سلااااااااااااااااااام آبجي " م.رضوي " جون.
انشاالله که حالتون خوب باشه و بزني تو سر کتاب هات.
اين پستت مثل پس گردني مي مونه.
آدم چشماش لوووچ ميشه.اگه اين جوريه,من هم نمي خوام سرباز باشم.
خيلي تاثير گذاره.باريييييييييييييييييييييييييييييييک.
عرفه ما رو هم دعا بفرماييد.
خدانگهدار.
سلام
چه زيبا به اين نکته ي آخر رسيده بوديد.
تا حالا دقت نکرده بودم.
منتظرم
ياعلي
کم کم دلم از اين و از آن سير ميشود
با چشم مهربان تو تسخير ميشود
اين خوابها که همسفر هر شب من است
يک روز مو به مو همه تعبير ميشود
فرصت گذشت وقت زيادي نمانده است
تعجيل کن عزيز دلم دير ميشود
....................
عجيب است قران را هر بار که ميخواني انگار بار اول است
پاينده باشي
خسته درس مرس نباشي
.............
بسه زياد حرف بزنم از درس مي موني
سلام خانمي
من اما ميگم کاش سرباز خوب و مطيع و سر براه مولا باشيم.
سلام اخوي مطلب قشنگي بود
ممنون از حضورتون
يا زهرا(س)
سلام .
هيييييييييي . انشالله سربار نباشيم