سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دنیای بدون وحی

ارسال شده توسط م.رضوی در 91/1/13

 

یکی از عوامل هلاکت مردم این است که بخواهند دنیایشان را فقط و فقط با تکیه بر عقل خودشان بسازند.
چیزی شبیه اومانیسم شاید...

مَفزَعُهم فی المعضلات الی انفسهم،
و تعویلُهم فی المبهمات علی ارائهم،
کَاَنّ کلَّ امریءٍ منهم اِمامُ نفسه.

پناهگاهشان در مشکلات خودشان هستند،
و اعتمادشان در امور مبهم بر رأی و نظرشان است،
گویی هرکدام از آنان امام خود است.*

*خطبه 87 نهج البلاغه؛ در بیان عوامل هلاکت مردم


گریه هایی که فریاد شده اند

ارسال شده توسط م.رضوی در 90/7/14

«به خدا قسم همواره ستم مى نمایند،
تا از حرامهاى خدا حرامى را باقى نگذارند مگر حلال کنند،
و پیمانى را رها ننمایند مگر بشکنند،
و خانه اى از گل و خیمه اى از پشم نماند مگر اینکه وارد آن شود،
و فسادشان آن خانه را فرا گیرد،
و بدى رفتارشان اهل آن را پراکنده کند.
تا آنجا که دو دسته بگریند: مردمى بر دینشان، و مردمى بر دنیایشان.»

این خطبه حضرت علی (ع) است در وصف بنی امیه؛ اما جمله ی آخرش* شبیه این روزهای دنیاست.

که مردمی بر دینشان می گریند:

نماز جمعه در صنعا

و مردمی بر دنیایشان:

تظاهرات در امریکا

(عکس ها از پرس تی وی)
* حتّی یَقومَ الباکیان یبکیان: باکٍ یبکی لِدینه، و باکٍ یبکی لدنیاه. (خطبه 97 نهج البلاغه)


طاقتم از دست رفته است

ارسال شده توسط م.رضوی در 89/6/10

 

و من خطبة له (ع)رُوِیَ عَنْهُ أَنَّهُقالَهُعِنْدَ دَفْنِ سَیِّدَةِ النِّساءِ فَاطِمَةَعلیها السلام کَالْمُناجِی بِهِ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و الهعِنْدَ قَبْرِهِ:
خطبه اى از حضرت (ع ) این سخن از آن حضرت روایت شدهکه هنگام به خاک سپردن سیده زنان، فاطمه (علیهما السلام ) بر سر قبر رسول اللّه (ص )، چنانکهگویى با او راز مى گوید، بیان داشته است: 

السَّلامُعَلَیْکَ یا رَسُولَ اللَّهِ عَنِّی وَ عَنِ ابْنَتِکَ النَّازِلَةِ فِی جِوارِکَ،وَالسَّرِیعَةِ اللَّحاقِ بِکَ
سلام بر تو، اى پیامبر خدا. سلام من و دخترت که اکنون در کنار تو فرودآمده و چه زود به تو پیوست.

 قَلَّ یا رَسُولَ اللَّهِعَنْ صَفِیَّتِکَ صَبْرِی ، وَرَقَّعَنْها تَجَلُّدِی ، إِلا أنَّ لِی فِی التَّأسِّی بِعَظِیمِ فُرْقَتِکَ، وَفادِحِ مُصِیبَتِکَ مَوْضِعَ تَعَزِّ.
اى رسول خدا، بر مرگ دخت برگزیده تو، شکیبایى من اندک است و طاقت و توانم از دسترفته ولى مرا، که اندوه عظیم فرقت تو را دیده ام و رنج مصیبت تو را چشیده ام، جاى شکیبایى است.

 فَلَقَدْ وَسَّدْتُکَ فِی مَلْحُودَةِقَبْرِکَ، وَفاضَتْ بَیْنَ نَحْرِی وَ صَدْرِی نَفْسُکَ. اِنّا لِلّهِ وَ إِنّا إِلَیْهِ راجِعُونَ.
من خود تو را بهدست خود در قبر خواباندم و هنگامى که سر بر سینه من داشتى ، جان به جان آفرینتسلیم نمودى. «انا لله و انا الیه راجعون»

فَلَقَدِ اسْتُرْجِعَتِالْوَدِیعَةُ، وَ اءُخِذَتِ الرَّهِینَةُ.أمَّا حُزْنِی فَسَرْمَدٌ، وَ أمَّا لَیْلِی فَمُسَهَّدٌ إِلَى أنْیَخْتارَ اللَّهُ لِی دارَکَ الَّتِی انْتَ بِها مُقِیمٌ.
آن ودیعت بازگردانده شد و آن امانت به صاحبش رسید. و اندوه مراپایانى نیست. همه شب خواب بهچشمم نرود تا آنگاه که خداوند براى من سرایى را که تو در آن جاى گرفته اى،اختیار کند.

وَ سَتُنَبِّئُکَابْنَتُکَ بِتَضافُرِ اءُمَّتِکَ عَلَى هَضْمِها، فَأحْفِها السُّؤالَ،وَاسْتَخْبِرْها الْحالَ؛ هذا وَ لَمْ یَطُلِ الْعَهْدُ، وَ لَمْ یَخْلُمِنْکَ الذِّکْرُ.
بزودى، دخترت تو را خبر دهد که چگونه امتت گرد آمدند و بر او ستم کردند. همه سرگذشت را از اوبپرس و خبر حال ما از او بخواه. اینها در زمانى بود که از مرگ تو دیرى نگذشته بود و تو از یادها نرفته بودى.

وَالسَّلامُ عَلَیْکُمَا سَلامَ مُوَدِّعٍ لا قالٍ وَ لا سَئِمٍ، فَإنْانْصَرِفْ فَلا عَنْ مَلالَةٍ، وَ إِنْ اُقِمْ فَلا عَنْ سُوءِ ظَنِّ بِماوَعَدَ اللَّهُ الصَّابِرِینَ.
بدرود تو را و دخترت را. بدرودکسى که وداع مى کند، نه بدرود کسى که رنجیده و ملول است. اگر از اینجا بازمىگردم نه از روىملالت است و اگر درنگ مى کنم نه به سبب آن است که به وعده اى که خدا به صابرانداده است بدگمان شده ام.*

 *خطبه 93 نهج البلاغه

پ.ن. چند روزی است از قرآن ننوشته ام. بهانه ی ظاهریش پروژه های عقب افتاده است و دلیل حقیقی اش بی توفیقی. شرمنده از دوستانی که سر می زنند و آیه ای برای پذیرایی نیست.





بازدید امروز: 12 ، بازدید دیروز: 52 ، کل بازدیدها: 386457
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ