سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نمی دانم چرا اینقدر دوستش دارم

ارسال شده توسط م.رضوی در 94/2/8


از آن بچه شرها ست که تمام مدت، کلاس را می گذارد روی سرش و راستش را بخواهید من هم هر چه می کنم از پسش برنمی آیم. وسط درس تیکه می اندازد، بلند بلند با بغل دستی ش حرف می زند و می خندد، آلوچه (!) می خورد، و حتی از سر تا ته کلاس راه می رود!

آخر جلسه امروز، وقتی داشتم درباره امتحان میان ترم هفته آینده توضیح می دادم، از ته کلاس آمد جلو و در گوشم گفت که هفته دیگر اعتکاف است و نمی تواند امتحان بدهد و اگر می شود تاریخ امتحان را جابجا کنم. نمی شد تاریخ را جابجا کرد، اما گفتم که می تواند هفته بعدش امتحان بدهد.

بعد کلاس یادم افتاد فراموش کردم بهش بگویم برای من هم دعا کند.





بازدید امروز: 10 ، بازدید دیروز: 95 ، کل بازدیدها: 388608
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ