بهانه
ارسال شده توسط م.رضوی در 90/4/26
بعضی شب ها ماه از پنجره ی اتاقم پیداست. مثل دیشب.
چراغ مطالعه ی کوچکم را که خاموش کردم، اتاق تاریک نشد. ماه بود؛ تقریباً کامل، در آسمان بدون ابر.
اولش ذوق کردم. دراز کشیدم و زل زدم به ماه.
کم کم پلک هایم سنگین شد. بستم شان. نور ماه پشت پلک های بسته ام را هم روشن می کرد.
بهانه داشتم برای خواب. خستگی روز و حجم کارهای فردا. پشت کردم به پنجره. به ماه. به نور.
و خوابیدم.
کلمات کلیدی : روزانه نوشت
نظر