والفجر8
ارسال شده توسط م.رضوی در 91/1/16
عملیات والفجر8 – که در سال 64 انجام شد- به گفته همه کارشناسان عملیات منحصر به فردی بود. 600 کیلومتر مربع از آن طرف اروند فتح شد.
عراق حدود دو سال قبل چون احتمال این عملیات را می داد، یک سری استحکامات کنار اروند درست کرد. از جمله سنگرهای بتنی که می توانست هر جنبده ای را روی آب بزند. مضاف بر اینکه به عرض کیلومتر تمام نخلها را قطع کرد تا احیانا اگر عملیاتی باشد، نتوانند آنجا مخفی شوند. دوشکاها و موانعی کنار آب گذاشته بود تا غواص ها نتوانند عبور کنند؛ مثل خورشیدی ها، میلگردهایی که مثل خورشید از وسط به هم جوش می دهند، طوری که هر غواصی بخواهد رد شود به صلیب کشیده می شود. آنقدر موانع گذاشته بود که اصلا فکر نمی کرد ایران از آنجا عملیات کند.
عراقی ها در جنگ انصافا خیلی اوستا بودند. فکر نکنید عراقی ها جنگ بلد نبودند. عراق سربازیش زمان جنگ هفت سال بود. حتی مواردی بود که سرباز یازده سال خدمت می کرد. اما در ایران این طور نبود. سرباز دو سال خدمت می کرد، برمی گشت تهران. حتی بعد از یک سال هم می توانست برگردد تهران خدمت کند. در عراق پایان خدمت هم نمی دادند. یعنی کشور، کشور نظامی بود.
ایران نیروی عملیاتی دریایی و غواص به آن صورت نداشت. نیروهایی که آن موقع در جبهه بودند و عملیات می کردند میانگین سنی شان 17-18 سال بود. سطح آموزش نیروهای ایران هم آنقدر بالا نبود، مثل نیروهای عراق که یک سال آموزش می دیدند. حساب کنید یک بسیجی سر و تهش سه ماه می خواست بیاید جنگ. کی آموزش ببیند؟!
مثلا ما در لشکر سیدالشهدا بودیم. گفتند کی شنا بلد است، هرکس دست بلند کرد شد غواص. ده روز هم آموزش غواصی دادند.
از این آموزشها انتظار نمی رفت عملیاتی را انجام دهند که هنوز در دانشکده های نظامی دنیا تدریس می شود.
اروند یک رودخانه ی وحشی است، مثل کارون آرام نیست. سرعت آب حدود 70 کیلومتر بر ساعت است. سرعت روی آب و وسط آب و زیر آب هم فرق دارد. به علاوه جزر و مد در این رودخانه موثر است و سرعت را تغییر می دهد.
قبل از اینکه به رودخانه برسیم نهرهایی بود. بچه ها برای انکه عراقی متوجه نشوند، عملیات را از این نهرها شروع کردند، یعنی یکی-دو کیلومتر رفتند تا به اروند برسند.
یک کیلومتر عرض رودخانه اروند است، اما به خاطر سرعت آب هرچقدر هم سریع می رفتند 4 کیلومتر آن طرف تر درمی آمدند. یعنی عملا 5 کیلومتر شنا می کردند. حالا یک بچه بسیجی 6 کیلومتر شنا کرده، آن هم در رودخانه با شرایط خاص، با تجهیزات، در شب. تازه باید حواسش باشد عراقی ها متوجه نشوند. -کسانی آب خورده بودند، برای اینکه سرفه نکنند و عراقی ها نفمهمند، آن قدر در آب ماندند که خفه شدند.- با همه ی این تفاسیر وقتی از اروند عبور کرده تازه می خواهد عملیات را شروع کند. عملیاتی که 600 کیلومتر مربع آزاد شد.
یک چیز عجیبی است که با معادلات نظامی دنیا جور درنمی آید. این کارها را با تجهیزات خاصی باید بکنند نه با نیرویی که یک هفته نهایتا یک ماه آموزش دیده. غواص که نبودند، همان نیروهای پیاده بودند که مدتی آموزش دیده اند...
(صحبت های آقای عقیقی در اروند، 19 اسفند 90)