سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جنگی که بود، جنگی که هست

ارسال شده توسط م.رضوی در 90/10/21

 

«... مادر، مادر شهید، مادر دو شهید، مادر سه شهید، مادر چهار شهید؛ شوخى نیست؛ اینها به زبان آسان مى‌آید. بچه‌ى انسان سرما میخورد، دو تا سرفه میکند، چقدر نگران میشویم؟ یک بچه‌ى انسان برود کشته بشود، دومى برود کشته بشود، سومى برود کشته بشود؛ شوخى است؟ و این مادر با همان احساسات مادرانه‌ى سالم و جوشان و پرفوران، آنچنان نقشى ایفاء کند که صد تا مادر دیگر تشویق بشوند بچه‌هاشان را بفرستند میدان جنگ. اگر این مادرها آن وقتى که جنازه‌ى بچه‌هاشان مى‌آمد یا حتّى نمى‌آمد، آه و ناله میکردند، گله میکردند، یقه چاک میزدند، اعتراض به امام و اعتراض به جنگ میکردند، مطمئناً جنگ در همان سالهاى اول و در همان مراحل اول زمینگیر میشد. نقش مادران شهدا این است.
همسران صبور شهدا، زنهاى جوان، شوهران جوانِ خودشان را در آغاز زندگى شیرین خانوادگىِ مورد آرزو از دست بدهند.
اولاً راضى بشوند این شوهر جوان بلند شود برود جائى که ممکن است برنگردد؛ بعد هم شهادت او را تحمل کنند؛ بعد هم افتخار کنند، سرشان را بالا بگیرند.
اینها آن نقشهاى بى‌بدیل است
...»*

مادر شهید احمدی روشن: «تروریست ها با این اقدامات فقط برای آمریکا و صهیونیست ها مزدوری می کنند، اما بدانند ما از این اقدامات نمی هراسیم و مصمم به ادامه راه این شهیدان هستیم.» (+)
همسر شهید احمدی روشن: «
افتخار می کنم همسرم به درجه رفیع شهادت رسیده است.» (+)

پ.ن. موقع گفتن این جملات، فقط چند ساعت از شهادت عزیزشان می گذشت...

*بیانات رهبر در سومین نشست اندیشه های راهبردی (+)

**تیتر امانتی است.

بعدا نوشت: کمپین همکاری دانشجویان با سازمان انرژی اتمی، امضا کنید! (+)


اختیاری نیست...

ارسال شده توسط م.رضوی در 90/5/26

 

«در آینده مسئولیتهاى کشور با شماست. طراحان کشور، تصمیم‌گیران و تصمیم‌سازان، شماها خواهید بود. میتوانید همین راه را ادامه بدهید، آن را به تکامل برسانید، از ظرفیتهاى استفاده نشده استفاده کنید، خلأها را پر کنید و همین چیزهائى را که هى شما میگوئید این اشکال هست، این اشکال هست، این اشکال هست، انتقاد، انتقاد، انتقاد - که درست هم هست - برطرف کنید؛ میتوانید هم این کار را نکنید. نسل جوانِ امروز میتواند تصمیم بگیرد بر بى‌عملى. البته چنین تصمیمى نخواهد گرفت؛ من شک ندارم. نسل جوان به خاطر ریشه‌ى دینىِ این حرکت و پایه‌ى مستحکم اعتقادىِ این حرکت، این راه را ادامه خواهد داد. براى اولین بار در تاریخ انقلابهاى گوناگون در دنیا، انقلابى به وجود آمده است و خودش را به دنیا عرضه خواهد کرد و حرف اول و اصول و ارزشهاى اولیه‌ى خودش را با همه‌ى وجود، بدون انقطاع استمرار بخشیده و ان‌شاءاللَّه آن را به هدفهاى نهائى خودش میرساند.»
بیانات رهبری در دیدار با دانشجویان (+)

دیدار رهبر با دانشجویان

برای ما –که پای صحبت های شما بزرگ شده ایم- اختیاری در کار نیست آقاجان!
به قول جناب حافظ؛ اختیاری نیست بدنامی من، ضلّنی فی العشق من یهدی السبیل!


حتی شما دوست عزیز!

ارسال شده توسط م.رضوی در 90/5/12

 

بیانات رهبر در دیدار قاریان، حافظان و اساتید قرآنی (+):
یکى از چیزهائى که میتواند تدبر در قرآن را به ما ارزانى بدارد، حفظ قرآن است. ما حافظ قرآن کم داریم. من قبلاً گفتم که در کشور ما حداقل باید یک میلیون نفر حافظ قرآن باشند - حالا یک میلیون که عدد کمى است نسبت به این جمعیتى که ما داریم - اما حالا چون دوستان الحمدللَّه یک مقدماتى فراهم کرده‌اند، کارهائى را مشغول شده‌اند و دارند برنامه‌هائى را فراهم میکنند براى اینکه ان‌شاءاللَّه حفظ راه بیفتد، ما هم امیدمان بیشتر شده و به جاى یک میلیون، میگوئیم ان‌شاءاللَّه ما باید ده میلیون نفر حافظ قرآن داشته باشیم.

البته توجه داشته باشید که حفظ قرآن قدم اول است. اولاً حفظ را باید نگه داشت. بنابراین حافظ قرآن باید تلاوت کننده‌ى مستمر قرآن باشد؛ یعنى مرتباً بایستى قرآن را تلاوت کند؛ والّا حفظ از دست خواهد رفت. بعد بایستى این حفظ کمک کند به تدبر، که اینجور هم هست؛ حفظ حقیقتاً کمک میکند به تدبر. آنجائى که شما قرآن را تکرار میکنید، حافظید و میخوانید، فرصت تدبر و تعمق در آیات قرآن براى شما پیدا میشود.
البته انس با تفاسیرى که مراد از آیه را تبیین میکنند، خیلى لازم است. وقتى حفظ باشد و این انس با تفسیر هم باشد و تدبر باشد، همان چیزى که انتظارش در جامعه‌ى ما هست، پیش مى‌آید: شکوفائى قرآنى. شما تصور کنید در کشور ما ده میلیون، پانزده میلیون کسانى باشند از مردان و زنان که اینها با معارف قرآن آشنا باشند، ببینید این چقدر باارزش است. آموزشهاى قرآنى  را، درسهاى قرآنى را، نصایح قرآنى را، انذارهاى قرآنى را، بشارتهاى قرآنى را در ذهن داشته باشند، آنها را مرور کنند، آنها را بر دل خودشان فرا بخوانند؛ اصلاً یک ملت پولادینى به وجود مى‌آید. خوشبختانه زمینه‌هایش فراهم است. امروز هم عزم و اراده‌ى ملت ما عزم پولادینى است. اما آن ساخت قرآنى جامعه در آن صورت به دست خواهد آمد، که ما امیدواریم ان‌شاءاللَّه این پیش بیاید.

از دیروز دارم چرتکه می اندازم توی ذهنم!
دو ماه پیش در جمعی از حافظان قرآن بودم. از کوچکترینشان -که ده سال داشت- بگذریم، بقیه حدود 18 تا 40 ساله بودند.
حالا فرض می کنیم حفظ را بشود از سنین 15 سالگی (نوجوان اول دبیرستان که تا حدودی با زبان عربی آشناست) تا 40 سالگی (با سختی و تلاش فراوان!) شروع کرد.
جمعیت ایران برحسب سن را از اینجا (+) نگاه کردم:
15-19 ساله: 8.7 میلیون
20-24 ساله: 9 میلیون
25-29 ساله: 7.2 میلیون
30-34 ساله: 5.5 میلیون
35-39 ساله: 4.9 میلیون
مجموعشان می شود حدود 35 میلیون نفر. اگر قرار باشد ده میلیون حافظ در کشور داشته باشیم، یعنی تقریباً از هر سه نفری که دارند این متن را می خوانند، یکیشان باید شروع کند به حفظ قرآن!

 پ.ن. پیشتر نوشته بودم (+)؛ باور کنید سخت نیست! زیاد از حافظان شنیده ام که قرآن چنان به وقت برکت می دهد، که انگار آن یکی-دوساعت حفظ روزانه، جزو 24 ساعت شبانه روز محسوب نمی شود!


باور کنید سخت نیست!

ارسال شده توسط م.رضوی در 90/4/15

 

بیانات دیروز آقا در دیدار با حافظان و قاریان قرآن (+):

آنچه من حالا در این جلسه میخواهم به طور خاص به قرآنى‌هاى عزیز کشورمان بگویم این است که به سمت حفظ قرآن بیشتر بروید. حفظ، وسیله است البته؛ حفظ وسیله است. حفظ، هدف نیست. حفظ قرآن، وسیله است؛ وسیله است براى این که انسان، آسان بخواند، آسان تکرار کند و امکان تدبر پیدا کند. جوانها بروند از استعدادشان، از حافظه‌شان استفاده کنند؛ بچه‌ها را، جوانها را بکشانید به سمت حفظ قرآن. البته امروز با گذشته‌ى ما قابل مقایسه نیست، خیلى جلو هستیم؛ اما کم است. آنچه که الان در کشور ما وجود دارد، کم است. بروند به سمت حفظ قرآن. وقتى که حفظ شد، حفظ حاصل شد، آن وقت توان و فرصت براى تدبر بیشتر پیدا خواهد شد و همین تدبر است که کلید است. کلید اصلى، همین تدبر در قرآن و فکر کردن در قرآن است.

پ.ن. اگر وقت کلاس حفظ رفتن ندارید یا دور و برتان پیدا نمی‌شود، مؤسسه‌ای هست برای حفظ غیر حضوری؛ مؤسسه قرآن و نهج‌البلاغه قم (+).
هفته‌ای یک، دو یا سه روز در ساعتی که برایتان مشخص کرده‌اند، تماس می‌گیرید و در مدت ده دقیقه محفوظاتتان را ارائه می‌دهید.
بزرگترین مزیت مؤسسه این است که برنامه‌ی حفظ کاملاً انعطاف‌پذیر و طبق شرایط شماست. یعنی میزان حفظ بستگی به خودتان دارد. هرگاه وقتتان آزادتر است –مثل ایام تابستان- می‌توانید با سرعت بیشتری حفظ کنید و هرگاه وقت کمتری دارید –مثل زمان امتحانات- با سرعت کمتری.
البته برنامه‌ی معمول مؤسسه این است که هفته‌ای سه بار تماس بگیرید و هر بار یک صفحه حفظ کنید، که با این شرایط طی چهار سال حافظ کل می‌شوید.
هر صفحه حفظ، اگر تجربه نداشته باشید، حداکثر یک ساعت وقت می‌گیرد. اگر هم باتجربه باشید، حداکثر ده دقیقه! (البته دوره کردن محفوظات تلافی آن 50 دقیقه را درمی‌آورد!) و در مجموع برای پیش رفتن با برنامه‌ی معمول مؤسسه، روزی یک تا دو ساعت وقت لازم است.


دردی در انتظار تسکین

ارسال شده توسط م.رضوی در 89/12/28


«امروز شما به اوضاع دنیا نگاه کنید، همان چیزى که در روایاتِ مربوط به ظهور ولى عصر (ارواحنا فداه) وجود دارد، امروز در دنیا حاکم است؛ پر شدن دنیا از ظلم و جور. امروز دنیا از ظلم و جور پر است. در روایت و ادعیه‏ى گوناگون و زیارات مختلف مربوط به ولى‏عصر (ارواحنا فداه) دارد که «یملأ اللَّه به الأرض قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا»؛ همچنانیکه یک روزى همه‏ى عالم از ظلم و جور پر بوده است -در روزگارانى ظلم و جور، وضع حاکم بر بشر بوده است- همانطور خداى متعال در زمان او عدل و داد را وضع حاکم بر بشریت قرار خواهد داد.»*

این روزها هر طرف که سر می چرخانیم، ظلم است. دردِ دیدن کشتار برادرانمان را تنها یک امید است که آرام می کند؛ اینکه روزی –انشاءالله نه چندان دور- هر طرف رو کنیم، قسط باشد...

* بیانات مقام معظم رهبری در نیمه شعبان (25/7/1387)


حبّ ولی

ارسال شده توسط م.رضوی در 89/10/16


یَا غَایَةَ آمَالِ الْمُحِبِّینَ! أَسْأَلُکَ حُبَّکَ وَ حُبَّ مَنْ یُحِبُّکَ وَ حُبَّ کُلِّ عَمَلٍ یُوصِلُنِی إِلَى قُرْبِکَ.
اى منتهاى مقصود محبان! از تو درخواست مى‏کنم دوستى تو را و دوستى دوستدارانت را و دوست داشتن هر کارى که مرا به مقام قرب تو رساند.*

 امام خامنه ای

نه فقط اطاعت از فرامین ولیّ مان، که حبّ –یعنی مقدمه ی اطاعت- هم توفیق می خواهد.
دعا کنیم برای زیادت این حبّ!

*مناجات خمس عشر (مناجات محبین)


جنبش دانشجویی

ارسال شده توسط م.رضوی در 89/9/16


«فذکّر إن نفعت الذکری»

تذکر یعنی یادآوری. یادآوری مباحثی که بارها دیده‌ایم. دوباره شنیدن صحبت‌هایی که بارها شنیده‌ایم. بازخوانی جملاتی که بارها خوانده‌ایم...‌

سطور پایین خلاصه ای است از بیانات آقا در 24 آذر 1387 در دانشگاه علم و صنعت. طولانی است، اما قطعاً ارزش خواندن –و دوباره خواندن- دارد...

از دانشگاه همیشه و در همه جا این انتظار هست که محل جوشش و اوج دو جریان حیاتى در کشور باشد: اول، جریان علم و تحقیق؛ دوم، جریان آرمان‏گرائى‏ها و آرمان‏خواهى‏ها و هدفگذارى‏هاى سیاسى و اجتماعى.

مسئله‏ى آرمان‏خواهى در دانشگاه‏ها - که در زبان متعارف به او گفته می شود جنبش دانشجوئى - در کشور ما تاریخ بسیار جالبى دارد.

این جنبش دانشجوئى در کشور ما در تاریخِ ثبت شده و شناخته شده‏ى خود، همیشه ضد استکبار، ضد سلطه، ضد استبداد، ضد اختناق و بشدت عدالتخواه بوده است. اگر کسى مدعى جنبش دانشجوئى باشد، اما این ممیزات را نداشته باشد، صادق نیست. دست جنبش دانشجوئى نمی تواند در دست کسانى باشد که در فلسطین قتل عام می کنند، در عراق جنایت می کنند، در افغانستان مردم را از دم تیغ می گذرانند؛ این جنبش دانشجوئى نیست.

مقطع شناخته شده‏ى این حرکت، همین 16 آذر است.16 آذر در سال 32 که در آن سه نفر دانشجو به خاک و خون غلتیدند، تقریباً چهار ماه بعد از 28 مرداد اتفاق افتاده؛ یعنى بعد از کودتاى 28 مرداد و آن اختناق عجیب - سرکوب عجیب همه‏ى نیروها و سکوت همه - ناگهان به وسیله‏ى دانشجویان در دانشگاه تهران یک انفجار در فضا و در محیط به وجود مى‏آید. چرا؟ چون نیکسون که آن وقت معاون رئیس جمهور آمریکا بود، آمد ایران. به عنوان اعتراض به آمریکا، به عنوان اعتراض به نیکسون که عامل کودتاى 28 مرداد بودند، این دانشجوها در محیط دانشگاه اعتصاب و تظاهرات می کنند، که البته با سرکوب مواجه می شوند و سه نفرشان هم کشته می شوند. حالا 16 آذر در همه‏ى سالها، با این مختصات باید شناخته شود. 16 آذر مال دانشجوى ضد نیکسون است، دانشجوى ضد آمریکاست، دانشجوى ضد سلطه است. 

بعد، از آن سال تا سال 42 - که شروع نهضت روحانیت و نهضت دینى و اسلامى در کشور ماست - جنبش دانشجوئى کم و بیش تحرکاتى دارد؛ تا نهضت روحانیت در سال 1341 و اوجش در سال 42 شروع شد. در تمام پانزده سالى که بین 1342 است که شروع نهضت روحانیت باشد، تا 1357 که پیروزى انقلاب اتفاق افتاد، شما در همه جا و دوشادوش روحانیت و در کنار او، جنبش دانشجوئى را مشاهده می کنید.

بعد از پیروزى انقلاب این حرکت دانشجوئى صحنه‏ى عجیبى است. در همان ماه‏هاى اول، مسئله‏ى تشکیل سپاه پاسداران و حضور فعال دانشجویان در سپاه است و به فاصله‏ى چند ماه، تشکیل جهاد سازندگى به وسیله‏ى خود دانشجوهاست.

سال 59 با شروع دفاع مقدس، حضور دانشجوها در جبهه است. واقعاً یکى از بخشهاى تأمین کننده‏ى نیروهاى فعال ما در طول دوران هشت سال دفاع مقدس، دانشگاه‏ها بودند. بعد هم که در همان اوائل دهه‏ى 60، وقتى بازگشائى دانشگاه‏ها انجام شد، جهاد دانشگاهى تشکیل شد که یکى از نقاط حساس و یکى از مراکز مایه‏ى افتخار، جهاد دانشگاهى است. قبل از اینها هم در سال 58، تسخیر لانه‏ى جاسوسى به دست جنبش دانشجوئى است.

حالا این یک تاریخچه است، تا امروز هم ادامه دارد. در تمام دورانهاى مختلف، در طول انقلاب، حوادث گوناگون، لحظه‏هاى حساس و خطیر، حضور دانشجویان مؤمن، متعهد، عدالتخواه، باگذشت، توانسته فضا را در جهت صحیح هدایت کند.

در واقع حضور قشر جوان، بخصوص دانشجو، موتور حرکت یک جامعه است. باید دانشجوها همیشه به این توجه داشته باشند و روى او براى آینده‏ى کشور حساب کنند.

... تشکل‏هاى دانشجوئى نقش‏آفرینند؛ بدون تردید. منتها باید توجه داشت که تشکل دانشجوئى، حزب به این اصطلاحى که امروز در دنیا هست و احزاب با آن اصطلاح شناخته می شوند، نیست. احزاب و سازمانهاى سیاسى در وضع رائج و متعارف عالم، تشکیلاتى هستند که براى رسیدن به قدرت به وجود آمده‏اند. تشکل‏هاى دانشجوئى مطلقاً براى این به وجود نمى‏آیند و نمی‌خواهند قدرت را در دست بگیرند. تشکل‏هاى دانشجوئى براى رسیدن آرمانها به وجود مى‏آیند که فراتر از مسئله‏ى به قدرت سیاسى رسیدن و حکومت را به دست گرفتن، است. البته احزاب بدشان نمى‏آید که از این مجموعه‏هاى دانشجوئى براى رسیدن به قدرت استفاده کنند. به نظر ما این، روا نیست و خودِ دانشجوها باید به این توجه داشته باشند. احزاب می خواهند چیزى به دست بیاورند، قدرت را کسب کنند. دانشجوها غالباً با فعالیتهاى دانشجوئى، جان خودشان، توان خودشان، نشاط خودشان را مایه می‌گذارند و چیزى تقدیم میکنند؛ آن جائى که لازم بشود، جان را تقدیم می کنند؛ کما اینکه دیدید.

... یقیناً هیچ جریان مبارز دیگرى نمی توانست در کشور ما نظام سلطنتى را از بین ببرد - جوانهاى عزیز! این را بدانید و مطمئن باشید - جز جریان اسلامى و دینى‏اى که پیش آمد. هیچ جریان دیگرى، هیچ حزبى، هیچ مجموعه‏ى مبارزى امکان نداشت بتواند نظام استبدادى وابسته‏ى به قدرت آمریکا را در این کشور سرنگون کند؛ کمااینکه جریانهاى مبارز قدیمى در این کشور، همه از کار افتاده بودند؛ چه جریانهاى چپ، چه جریانهاى راست، چه گروه‏هاى مسلح. در سالهاى 54 و 55 همه‏ى این گروه‏ها به وسیله‏ى آن دستگاه قلع و قمع شده بودند. تنها چیزى که می توانست آن رژیم باطل را ساقط کند، موج عظیم ملى بود؛ حضور یکپارچه‏ى مردم، که این هم جز با انگیزه‏ى دین و با پیشوائى روحانیت مبارز و مرجعى مثل امام بزرگوار امکانپذیر نبود. بعد هم که آن رژیم فاسد سرنگون شد، هر نظام دیگرى غیر از نظام جمهورى اسلامى - چه نظام چپ، چه نظام راست - اگر سر کار مى‏آمد، امکان نداشت بتواند در مقابل نفوذ دشمن، در مقابل دخالتهاى گوناگون دشمن مقاومت کند.

... على‏رغم همه‏ى آنچه که انجام گرفته است در این سه دهه؛ توطئه‏هاى گوناگون، از موذیگرى‏ها و توطئه‏هاى براندازى و کودتا که در سالهاى اول، دهه‏ى اول انقلاب بود، تا جنگ تحمیلى، تا توطئه‏هاى به اصطلاح نرم از بعد از دهه‏ى اول و بعد از پایان جنگ به این طرف تا امروز، ملت ایران و جمهورى اسلامى ثابت کرد که شایسته و لایق باقى ماندن است؛ با قدرت ایستاد. بعد از این هم حوادث گوناگون عالم نخواهد توانست این درخت تناور را تکان بدهد، که آن روزى که یک نهال بود، نتوانستند از جا درش بیاورند، امروز تبدیل شده به یک درخت تناور و ریشه‏دار. جمهورى اسلامى را نمیتوانند تکان بدهند. ما باید خودمان مراقب باشیم که از درون پوک نشویم.

پ.ن. لا یوم کیومک یا ابا عبدالله...


پیوند

ارسال شده توسط م.رضوی در 89/7/27


...22 بهمن 1357...
امام...
بهشت زهرا...
12بهمن...
راهپیمایی های تاسوعا و عاشورا...
13 آبان...
17شهریور...
مقاله در توهین به امام و قیام 19 دی 56...
کاپیتولاسیون...
کشتار کفن پوشان ورامین...
دستگیری امام و قیام 15 خرداد 42...
حادثه فیضیه...
انقلاب سفید و تحریم رفراندوم توسط امام...
لایحه ی انجمن های ایالتی و ولایتی...
آیت الله کاشانی و ملی شدن صنعت نفت در 1329...
مدرس و تظاهرات مردمی در اعتراض به جمهوری رضاخانی در 1302...
مهاجرت صغری و کبری آیت الله طباطبایی و آیت الله بهبهانی و افتتاح مجلس در 1285...

1267:
شرکت انگلیسی "رژی" امتیاز خرید و فروش و ساختن کل توتون و تنباکوی ایران را در داخل و خارج کشور به مدت 50 سال به "تالبوت" و شرکایش داده است. در عوض سالانه 15 هزار لیره ی انگلیس و 4/1 عایدات کمپانی پس از کاستن همه ی مخارج به دولت ایران می رسد. طبق بندهای دیگر صاحبان امتیاز مجازند جهت آگاهی از میزان محصول زارعان به هرگونه تفحص و تجسس دست بزنند و ضمناً کلیه ی اسباب و لوازمی که صاحبان امتیاز وارد ایران می کنند از همه ی رسوم گمرکی و پرداخت هرگونه مالیات معاف است...

فرنگیان از لندن وارد ایران و از آنجا به شهرهای مختلف تقسیم شده اند. زمین ها خریده اند، ساختمان ها بنا کرده اند، بیمارستان ها، مدرسه ها و کلیساهای متعدد به پا کرده اند و مردم را به مسیحیت می خوانند. دختران را به پرستاری کودکانشان استخدام کرده اند و مردانی را برای تفتیش و دفاع از کمپانی به خدمت درآورده اند...

برخی علما با اعلان کتبی و ابلاغ شفاهی مردم را از استعمال دخانیات منع کرده اند. اول نه به عنوان حرمت، فقط به استفاده نکردن. و بعد حکم به تحریم کرده اند و فتوا داده اند: "استعمال توتون و تنباکو در شرایط فعلی حرام است، حمایت کنندگان کمپانی مرتدند، کارگران و کلیه ی همکاران با کمپانی نجسند، مردم باید آنان که با فرنگی و کمپانی روابطی دارند، به حمام و مساجد راه ندهند و نگذارند از سقاخانه ها آب بخورند"...

میرزای شیرازی به ولیعهد و شاه پیغام می دهد: "اگر دولت از عهده (ی لغو امتیاز) برنمی آید من به خواست خدا آن را برهم می زنم، اگر دولت از عهده ی جواب بیرون نتوان آمد، ملت از جواب حسابی عاجز نیست." و حکم می دهد: " الیوم استعمال تنباکو و توتون، بأی نحو کان، در حکم محاربه با امام زمان صلوات الله علیه است. "...

حتی اوباشان و فاسقان همگی چپق هایشان را شکسته اند، تکه های آن را در جلو عمارت کمپانی انباشته اند، و فریاد برمی آورند که: ما شراب را می خوریم، ولی چپق را تا آقای میرزا حلال نکند دم هم نخواهیم زد. شراب خوردن توبه دارد ولی محاربه با امام زمان توبه ندارد...

مدرس می گوید: وقتی از پیروزی های واقعه ی دخانیه با میرزا صحبت می کردم، گفت: "حالا حکومت های قاهره فهمیدند قدرت اصلی یک ملت و نقطه ی تحرک شیعیان کجاست. حالا تصمیم می گیرند این نقطه و این مرکز را نابود کنند. نگرانی من از آینده ی جامعه ی اسلامی است."

پ.ن.
آماج حملات دشمنان، دو نقطه‌ى اساسى است: یکى دین، یکى مردم و وفادارى آنها. میدانند که اگر این انقلاب، یک انقلاب دینى نبود، قدرت مقاومت نداشت...

بیانات مقام معظم رهبری در اجتماع بزرگ مردم قم‌، 27/7/1389


یا زینب (س) مدد

ارسال شده توسط م.رضوی در 89/7/19


بعضی زخم ها آنقدر عمیقند، و بعضی دردها آنقدر عظیم، که حتی فریاد زدن هم تسکینشان نمی دهد...
اینجا را ببینید...

روضه ی ظهر عاشورا را شاید بتوان تاب آورد، اما شام...
دیدن تصاویر کودکان خونین غزه را هم که بشود تحمل کرد، این فیلم...

اجرک الله یا صاحب الزمان!
به مادرتان قسم، که جز امیدِ «یملأ اللَّه به الأرض قسطا و عدلا» آراممان نمی کند...

«امروز شما به اوضاع دنیا نگاه کنید، همان چیزى که در روایاتِ مربوط به ظهور ولى عصر (ارواحنا فداه) وجود دارد، امروز در دنیا حاکم است؛ پر شدن دنیا از ظلم و جور. امروز دنیا از ظلم و جور پر است. در روایت و ادعیه‏ى گوناگون و زیارات مختلف مربوط به ولى‏عصر (ارواحنا فداه) دارد که «یملأ اللَّه به الأرض قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا»؛ همچنانیکه یک روزى همه‏ى عالم از ظلم و جور پر بوده است - در روزگارانى ظلم و جور، وضع حاکم بر بشر بوده است - همانطور خداى متعال در زمان او عدل و داد را وضع حاکم بر بشریت قرار خواهد داد.»*

* بیانات مقام معظم رهبری در نیمه شعبان (25/7/1387)

پ.ن. دوبار خواستم فیلم را ببینم، بیشتر از چند ثانیه نتوانستم...


مردِ مُرده

ارسال شده توسط م.رضوی در 89/6/23

  

این حلقه‌ی دیگری از زنجیره‌ی ننگینی است که با خیانت سلمان رشدی مرتد آغاز شد و باحرکت کاریکاتوریست خبیث دانمارکی و ده‌ها فیلم ضد اسلام ساخته‌شده در هالیوود ادامهیافت و اکنون به این نمایش نفرت‌انگیز رسیده است. پشت صحنه‌ی این حرکات شرارت‌بارچیست و کیست؟
مطالعه‌ی این روند شرارت که در این سال‌ها با عملیات جنایت‌باردر افغانستان و عراق و فلسطین و لبنان و پاکستان همراه بود، تردیدی باقی نمی‌گذاردکه طرّاحی و اتاق فرمان آن در دستان سران نظام سلطه و اتاق فکرهای صهیونیستی است کهاز بیشترین نفوذ بر دولت آمریکا و سازمان‌های امنیتی و نظامی آن و نیز بر دولتانگلیس و برخی دولت‌های اروپائی برخوردارند.

پیام ولی امر مسلمین جهان در 22 شهریور 1389

انقلاب اسلامی ایران، ضربه سنگینی بر پیکره ی غرب وارد کرد. غرب که علت ناکامی خود را در برخورد با ملتی غیرتمند، آموزه‌های مترقی اسلام می‌دانست، سعی در حمله به اسلام به عنوان سرچشمه ی مقاومت ملل مسلمان خصوصاً ملت ایران نمود.

یکی از این توطئه‌ها، انتشار کتاب آیات شیطانی به نویسندگی سلمان رشدی بود. این کتاب با حمله به پایه‌های اعتقادی مسلمین و با تمسخر و توهین به قرآن کریم و حضرت رسول اکرم (ص) قصد داشت زمینه‌های نفوذ انقلاب اسلامی را در میان جوامع اسلامی، سد کند.

سلمان رشدی و محافل صهیونیستیِ حامی وی می‌دانستند که این کتاب مورد اعتراض شدید مسلمانان جهان قرار خواهد گرفت و حتی این اعتراضات را فرصت خوبی برای کسب شهرت بیشتر برای نویسنده و کتاب او ارزیابی می کردند.

اعتراضات روز به روز گسترده تر می‌شد و شهرت کتاب و نویسنده نیز افزونتر می‌گردید، اما هیچ یک از این اعتراضات، حتی به شهادت رسیدن 20 مسلمان در پاکستان در تظاهرات اعتراض آمیز نسبت به انتشار کتاب، گره ای را نگشود و فقط، شهرت کتاب افزوده شد.

حضرت امام خمینی (ره) در 25 بهمن 67، با صدور حکم اعدام سلمان رشدی و ناشرین کتاب آیات شیطانی که از محتوای توهین آمیز آن مطلع بودند، گره را گشودند و جهان اسلام را از بن بستی خطرناک نجات دادند.

صدور این حکم نه فقط از این بابت مهم بود که سلمان رشدی محکوم به اعدام شده بود، بلکه از این جهت اهمیت داشت که به جهانیان اعلام شد حکم هرگونه اهانت به اسلام، مرگ است.

محافل صهیونیستی با مشکل بزرگی روبرو شدند. دیگر هیچ هنرپیشه‌ای حاضر نمی‌شد با اهانت به مقدسات اسلامی جان خود را به خطر اندازد و به فرض که نویسنده‌ای حاضر به اهانت می شد، ناشری نبود که بخواهد جان و منافع خویش را به خطر افکند.

نحوه ی واکنش سراسیمه ی غرب را می توان در موارد زیر خلاصه کرد:

-      جدی نگرفتن فتوا و سعی در محدود نمودن آن، که با واکنش مسلمانان جهان روبرو شد.

-      تلاش در ایجاد دوگانگی میان نظریه ی مسئولان سیاسی جمهوری اسلامی با فتوای امام. اما طرح قطع روابط سیاسی با دولت انگلیس توسط مجلس، این تصور را نقش بر آب کرد.

-      معرفی فتوای امام به عنوان یک نظر شیعی که مورد قبول مسلمانان اهل سنت نیست. اما این توطئه نیز با واکنش علمای کشورهای اسلامی، اعم از شیعه و غیر شیعه، به نتیجه نرسید. از جمله رهبران "تحریک اخوت اسلامی" در یک کنفرانس مطبوعاتی اعلام کردند که رشدی واجب القتل است و فتوای آیت الله خمینی مطابق قرآن و سنت است.

-      فشار بر ایران برای بازپس گیری فتوای امام. اما در 30 بهمن دفتر امام اطلاعیه ای صادر کرد که "اگر نویسنده ی کتاب آیات شیطانی توبه کند، حکم اعدام درباره ی او لغو نمی گردد."

با وجود همه ی این توطئه ها فتوای امام خمینی در تاریخ فقه اسلامی به عنوان نمونه ی اعلای جهاد باقی ماند.

سلمان رشدی در یکی از آخرینکتاب های خود، فلاکت و ذلت 10 ساله پس از انتشار کتاب «آیات شیطانی» را بیان میکند.

وی به مجروحیت مترجم ایتالیایی کتاب توسط مسلمانانایتالیایی تا سر حد مرگ، و به هلاکت رسیدن مترجم ژاپنی بر اثر حمله یمسلمانان ژاپنی، و ترور ناشر نروژی اشاره می کند و می گوید در آنایام طی 20 روز، 13 بار محل خواب خود را تغییر داده است.

چنان فضای جهنمی بر زندگیاو حاکم گردید که همسرش از وی جدا شد و در مطبوعات وی را «فردی بزدل» نامیدند.

 محافظت از او پس از صدور حکم حضرت امام بر عهده «اسکاتلندیارد» (پلیس انگلیس) قرار گرفت. هزینه های محافظت از او به حدی بود که یکبار ولیعهد انگلستان اعلامکرد: «سلمان رشدی سرباری پر خرج برای مالیات دهندگان انگلیسی است.»

امپراطوری رسانه ای غرببارها اعلام کرد حکم اعدام این نویسنده از طرف ایران پس گرفته شده است که هر باربا واکنش سریع رهبر انقلاب اسلامی امام خامنه ای این مسأله تکذیب گردید واعلام شد که حکم یک مرجع قابل نقض نیست و حتی پس از موت او نیز بر همه مسلمانانلازم الاجرا است.

آخرین بار نیز در پیام رهبر معظم انقلاب به حجاج بیت الله الحرامدر سال 1383 بر مهدورالدم بودن سلمان رشدی و لازم القتل بودن او تأکید شد.

پ.ن. متن بالا را از همان folder مذکور پیدا کردم، که از قضا با مباحث روز مرتبط است!
پ.ن.2. منبع این متن، کتاب «نقد توطئه آیات شیطانی»است، به قلم عطاءالله مهاجرانی در سال 1368!!
به نظرتان کسی که یک کتاب می نویسد در محکومیتِ اهانت کننده به قرآن و تجلیل از فرمان ولیّ فقیه زمان، می دانسته که چند سال بعد پشت میکروفون بزرگترین رسانه ی شیطان بزرگ، به اسلام توهین خواهد کرد؟
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا...


<      1   2   3      >



بازدید امروز: 7 ، بازدید دیروز: 95 ، کل بازدیدها: 388605
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ