ارسال شده توسط م.رضوی در 89/12/28
«امروز شما به اوضاع دنیا نگاه کنید، همان چیزى که در روایاتِ مربوط به ظهور ولى عصر (ارواحنا فداه) وجود دارد، امروز در دنیا حاکم است؛ پر شدن دنیا از ظلم و جور. امروز دنیا از ظلم و جور پر است. در روایت و ادعیهى گوناگون و زیارات مختلف مربوط به ولىعصر (ارواحنا فداه) دارد که «یملأ اللَّه به الأرض قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا»؛ همچنانیکه یک روزى همهى عالم از ظلم و جور پر بوده است -در روزگارانى ظلم و جور، وضع حاکم بر بشر بوده است- همانطور خداى متعال در زمان او عدل و داد را وضع حاکم بر بشریت قرار خواهد داد.»*
این روزها هر طرف که سر می چرخانیم، ظلم است. دردِ دیدن کشتار برادرانمان را تنها یک امید است که آرام می کند؛ اینکه روزی –انشاءالله نه چندان دور- هر طرف رو کنیم، قسط باشد...
* بیانات مقام معظم رهبری در نیمه شعبان (25/7/1387)
ارسال شده توسط م.رضوی در 89/8/18
وَضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً رَّجُلَیْنِ أَحَدُهُمَا أَبْکَمُ لاَ یَقْدِرُ عَلَىَ شَیْءٍ وَهُوَ کَلٌّ عَلَى مَوْلاهُ أَیْنَمَا یُوَجِّههُّ لاَ یَأْتِ بِخَیْرٍ هَلْ یَسْتَوِی هُوَ وَمَن یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَهُوَ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ
و خدا مثل زد: دو مردند که یکى از آنها گنگ است و هیچ کارى از او بر نمىآید و سربار مولاى خویش است هر جا او را مىفرستد خیرى نمىآورد. آیا او با کسى که به عدالت فرمان مىدهد و خود بر راه راست است یکسان است؟*
آقا جان! کاش سربار شما نباشم...
*سوره مبارکه نحل،آیه 76
کلمات کلیدی : قرآن، 76نحل، امام زمان
ارسال شده توسط م.رضوی در 89/6/18
اللهم عجل لولیک الفرج
.
.
بعضی ها حرف ها را نه می شود گفت و نه می شود خورد. مثل بغض می ماند، یک بغض سنگین که مردد است بین فروخورده شدن و روی گونه ها غلتیدن. و این گلوگیر شدنش، از آستانه ی تحمل فراتر رفته است.
از آن همه بغض، فقط دو اشک اول و آخرش را می توان جاری کرد: اللهم عجل لولیک الفرج
.
.
اللهم عجل لولیک الفرج
پ.ن. عید است. می دانم. نباید غمگین بود و غمبار نوشت. اما...
"این جشن ها برای من آقا نمی شود"...
ارسال شده توسط م.رضوی در 89/6/5
موسای ما دیر کرده است. نه چهل روز، نه چهل ماه و نه حتی چهل سال... موسای ما قرنهاست دیر کرده است.
قَالَ فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَکَ مِن بَعْدِکَ وَأَضَلَّهُمُ السَّامِرِیُّ.
گفت : ما قوم تو را پس از تو آزمایش کردیم و سامری گمراهشان ساخت.
فَرَجَعَ مُوسَى إِلَى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا
پس موسى خشمگین و اندوهناک به سوى قوم خود بازگشت،
قَالَ یَا قَوْمِ أَلَمْ یَعِدْکُمْ رَبُّکُمْ وَعْدًا حَسَنًا
گفت: اى قوم من! آیاپروردگارتان به شما وعدهى نیکو نداده بود؟
أَفَطَالَعَلَیْکُمُ الْعَهْدُ أَمْ أَرَدتُّمْ أَن یَحِلَّ عَلَیْکُمْ غَضَبٌ مِّنرَّبِّکُمْ فَأَخْلَفْتُم مَّوْعِدِی
آیا مدت قرار [و درنگ من در کوه طور] بر شما طولانی شد؟ یا خواستید خشمى از پروردگارتان بر شما فرود آید که وعده ی مرا خلاف کردید؟
... وَلَقَدْ قَالَ لَهُمْ هَارُونُ مِن قَبْلُ یَا قَوْمِ إِنَّمَا فُتِنتُم بِهِ وَإِنَّ رَبَّکُمُ الرَّحْمَنُ فَاتَّبِعُونِی وَأَطِیعُوا أَمْرِی
و پیش از آن هارون نیز با تأکید به آنها گفته بود: اى قوم من! جز این نیست که شما با این گوساله امتحان شدهاید و بىتردید پروردگار حقیقى شما خداى رحمان است، پس پیرو من باشید و فرمان مرا اطاعت کنید.*
تصویر از معبر سایبری
موسای ما دیر کرده، اما وعدهی برگشتش از یادمان نرفته است.
بگذار "سامری"ها به جای یک گوساله، انواع و اقسام گوسالهها را بسازند برای عبادت.
ما مطیع "هارون"ش میمانیم تا موسایمان هنگام بازگشت، "غضبان اسفا" نباشد...
*سوره مبارکه طه، آیات 85 و 86 و 90
ارسال شده توسط م.رضوی در 89/5/26
و آنگاه که موسی به قوم خود گفت: ای قوم من! نعمت خدا را بر خود یاد کنید، آنگاه که در میان شما پیامبرانی قرار داد و شما را حاکم و صاحب اختیار خود کرد و به شما چیزهایی داد که به هیچکس از جهانیان نداده است.
ای قوم من! به سرزمین مقدسی که خدا برای شما مقرر داشته وارد شوید و به عقب بازنگردید که زیانکار میگردید.
گفتند: ای موسی! همانا در آنجا قومی زورمند و ستمگرند و تا آنها از آنجا بیرون نروند ما هرگز داخل آن نمیشویم؛ اگر از آنجا بیرون روند ما وارد خواهیم شد.
دو نفر از مردانی که از خدا میترسیدند و خدایشان به آنها نعمت {عقل و ایمان} داده بود، گفتند: از آن دروازه بر آنها وارد شوید، که اگر از آنجا وارد شدید، قطعاً پیروز خواهید بود، و بر خدا توکل کنید اگر ایمان دارید.
{بنی اسرائیل} گفتند: ای موسی! تا وقتی که آنها در آن {سرزمین} هستند ما هرگز پای در آن ننهیم، پس تو و پروردگارت بروید و بجنگید که ما همینجا نشستهایم.
{موسی} گفت: پروردگارا! من جز اختیار خود و برادر خویش را ندارم؛ پس میان ما و این قوم نافرمان جدایی افکن.
{خدا} فرمود: این سرزمین {مقدس} تا چهل سال بر آنها ممنوع شد. آنها در این سرزمین سرگردان خواهند ماند؛ پس تو بر این قوم نافرمان اندوه مخور.*
میدانی، بنی اسرائیل نه اینکه نخواهند وارد سرزمین مقدس شوند، نه، فقط حوصلهی جهاد نداشتند.
و نه اینکه منتظر آزاد شدن سرزمین مقدس نباشند، نه، فقط به انتظار، "نشسته" بودند. نشسته بودند تا موسی و خدایش بروند و بجنگند و آنها هم راحت! بروند در سرزمین مقدس زندگی کنند...
و نتیجهی این نافرمانی چهل سال سرگردانی بود.
داستان تلخی است... اما تلختر، قصهی خودِ ماست.
که 1171 سال است به انتظار "نشسته"ایم...
و 1171 سال است که در سرزمینِ غیبت، سرگردانیم...
* آیات 20-26 سوره مبارکه مائده، ترجمه استاد بهرامپور