سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دردی در انتظار تسکین

ارسال شده توسط م.رضوی در 89/12/28


«امروز شما به اوضاع دنیا نگاه کنید، همان چیزى که در روایاتِ مربوط به ظهور ولى عصر (ارواحنا فداه) وجود دارد، امروز در دنیا حاکم است؛ پر شدن دنیا از ظلم و جور. امروز دنیا از ظلم و جور پر است. در روایت و ادعیه‏ى گوناگون و زیارات مختلف مربوط به ولى‏عصر (ارواحنا فداه) دارد که «یملأ اللَّه به الأرض قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا»؛ همچنانیکه یک روزى همه‏ى عالم از ظلم و جور پر بوده است -در روزگارانى ظلم و جور، وضع حاکم بر بشر بوده است- همانطور خداى متعال در زمان او عدل و داد را وضع حاکم بر بشریت قرار خواهد داد.»*

این روزها هر طرف که سر می چرخانیم، ظلم است. دردِ دیدن کشتار برادرانمان را تنها یک امید است که آرام می کند؛ اینکه روزی –انشاءالله نه چندان دور- هر طرف رو کنیم، قسط باشد...

* بیانات مقام معظم رهبری در نیمه شعبان (25/7/1387)


آسمان تو را می طلبد... 2

ارسال شده توسط م.رضوی در 89/12/28

آسمان تو را می طلبد...1

ارسال شده توسط م.رضوی در 89/12/28

شراب ناب

ارسال شده توسط م.رضوی در 89/12/24

 

روزی که "مسافر" را راه انداختم، فکر نمی کردم حدود نیمی از پست هایم درباره آیات قرآن باشد. و راستش این موضوع بیشتر از آنکه خوشحالم کند، می ترساندم؛ "نکند فلان جمله ای که ذیل آن آیه نوشتم، با معنایش بی ارتباط باشد؟"، "نکند بهمان برداشتم از آن آیه تفسیر به رأی باشد؟"، "نکند..." و "نکند..." و "نکند..."

با وجود این شک ها و ترس هایم، قصد پایان دادن به پست های قرآنی را ندارم. برعکس، انشاءالله توفیقی اگر باشد، از این به بعد هر روز در شراب ناب به آیه ای مهمانتان می کنم.
پست های قرآنی اینجا را هم به مرور با اندک ویرایشی منتقل خواهم کرد.

حضورتان موجب امتنان است!


خانه تکانی

ارسال شده توسط م.رضوی در 89/12/24


به دیوار سفید روبه رو زل می زنم. به ظاهرش نمی آید نیازی به تمیز کردن داشته باشد. با این حال دست به کار می شوم.
تمام که می شود، از آب و دستمال های سیاهِ حاصل از شستشوی دیوار تعجب می کنم...
"وای به حال دلم که لکه های بزرگ سیاهش با چشم غیر مسلح هم قابل دیدن است!!"


حتی 'فولاد' هم 'خسته' میشود!

ارسال شده توسط م.رضوی در 89/12/14


در یک سازه ی فولادی تحت اثر نیروهای متناوب، هنگامی که تعداد تناوب بارهای اعمالی زیاد می شود بدون اینکه تنش ایجاد شده به حد تسلیم برسد، سازه دچار گسیختگی و شکست می شود که این پدیده خستگی نام دارد.
مقاومت یک سازه ی فولادی در برابر خستگی، علاوه بر جنس فولاد، به پارامترهایی نظیر نحوه ی بارگذاری، تعداد تناوب بارگذاری و به عیوبی مانند شیار و ترک در فولاد نیز بستگی دارد.

همیشه فولاد را بیشتر از بتن دوست داشتم؛ رفتارش خیلی جاها شبیه آدم هاست!

پ.ن. به خاطر دوست عزیزی -که این روزها برایش سخت می گذرد- این پست را گذاشتم.


من و تو

ارسال شده توسط م.رضوی در 89/12/13


این رسم همیشگی ست...

وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ یَشْفِینِ
و چون بیمار شوم او مرا شفا مى‏دهد.

وَالَّذِی أَطْمَعُ أَن یَغْفِرَ لِی خَطِیئَتِی یَوْمَ الدِّینِ
و کسى که امید دارم روز جزا خطایم را بر من ببخشاید.*

"من"م که بیمار می شوم، و "تو"یی که شفا می دهی.  
"من"م که خطا می کنم، و "تو"یی که می بخشی...

*سوره مبارکه شعراء، آیات 80 و 82، جملاتی که حضرت ابراهیم (ع) خطاب به قومش می گوید.

پ.ن. آیه ی مشابه: مَّا أَصَابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللّهِ وَمَا أَصَابَکَ مِن سَیِّئَةٍ فَمِن نَّفْسِکَ (79 نساء)


اربعین، سالگرد تدفین شهدای دانشگاه علم و صنعت

ارسال شده توسط م.رضوی در 89/11/5

 

سلام علی قلب زینب الصبور...

امروز اربعین، سومین سالگرد تدفین شهدای دانشگاه علم و صنعت است.
دلم تنگ شد، عکس هایشان را گذاشتم.

ادامه مطلب...

کمی درد دل

ارسال شده توسط م.رضوی در 89/11/3


پیش خوان: این پست کمی پراکنده است. می دانم. اما از درد دل که انتظار نظم مقاله نمی رود، می رود؟

مدتی است زیاد فرصت نمی کنم به فضای سایبر سر بزنم. اما حقیقتش گاه گداری که به اطراف سرک می کشم، دلم می گیرد.
گفتنش سخت است اما الان آن قدر دلم گرفته هست که بتوانم دلیلش را شرح دهم...
بی مقدمه بگویم، هوای سایبر کمی تا قسمتی آلوده است. کاری با وبلاگ های غیر مذهبی ندارم، و حتی با وبلاگ های مذهبیِ غیر ولایی. مقصودم وبلاگ های حزب اللهی است.
زود درباره دیگران قضاوت می کنیم. و زود جبهه می گیریم. و زود تهمت می زنیم. و زود توهین می کنیم و ...
می دانم که بخشی از این معضل به "مجازی" بودن فضا برمی گردد. وقتی مخاطبمان را –چه غریبه باشد و چه حتی صاحب یک وبلاگ آشنا- نمی بینیم و نمی شناسیم، شاید حق داشته باشیم که یک منتقد را قبل از دوست دلسوز، دشمن ببینیم و شاید هم گاهی این تصور صحیح باشد. اما غیر از این است که دینمان گفته به هم حسن ظن داشته باشیم؟ و بر فرض که از همراه کردن نقدش با چاشنی توهین، به دشمنی اش "ظن" ببریم، آیا "ظن" داشتن –و نه "یقین"- مجوز توهین متقابل است؟ و اصلاً نمی شود جواب توهینی را مؤدبانه داد؟
اضافه کنم که مطمئنم در اکثر این جبهه گیری ها نیت خیر هست، اما گاهی با نیت خیر هم می توان کار ناصواب انجام داد!
در تمام جملات ضمیر جمع به کار بردم و یعنی که روی سخنم اول از همه با م.رضوی است و بعد هم با بسیاری از وبلاگ های حزب اللهی دیگر!

پ.ن. از ابتدایی که وارد فضای سایبر شدم، دو موضوع آزارم می داد. یکی همین که مختصر شرح دادم و دیگری... بماند!

پ.ن.2. وبلاگ های حزب اللهی اشکالی هم اگر داشته باشند در برابر بی اخلاقی های جناح مقابل نزدیک به صفر است. این پست را به امید صفر مطلق شدن اشکالات گذاشتم. بنابراین غریبه ها در مسائل خانوادگی دخالت نکنند لطفا!


یک روز برفی!

ارسال شده توسط م.رضوی در 89/10/26


هوای برفی امروز حسابی هواییم کرد. آن قدر که شیطنتم گرفت، بی خیالِ درس شدم و رفتم به قول بچه ها، دَدَر!!
عکاس نیستم و دوربین هم نبرده بودم، اما چندتایی با موبایل عکس گرفتم و گذاشتم اینجا برای یادگاری! حوصله داشتید در ادامه مطلب ببینید.

ادامه مطلب...

   1   2      >



بازدید امروز: 98 ، بازدید دیروز: 40 ، کل بازدیدها: 395407
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ