سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اسلحه

ارسال شده توسط م.رضوی در 91/4/28

 

"جمعه 8 اردیبشهت 1368 – تکریت – اردوگاه 16

لیلة‌القدر بود؛ شب انس با قرآن. قرآن سر گرفتن امشب عراقی‌ها را عصبانی کرد. عراقی‌ها اجازه نمی‌دادند شب زنده‌داری کنیم. از گوشه و کنار سوله صدای تلاوت قرآن به گوش می‌رسید. در محیط ناآرام اردوگاه قرآن مایه‌ی آرامش روحمان بود. با این که به اجبار باید ساعت نُه شب می‌خوابیدیم، حاج حسین شکری از نگهبان‌ها خواست این یک شب، اسرا را به حال خودشان رها کنند. عراقی‌ها پایبند قوانین خودشان بودند. به آنها گفته بودند به محض اعلان خواب همه باید بخوابند.

یزدان‌بخش مرادی گفت: مهم اینه که ما تو زندان سرمون گرم کار خودمونه، شما اجازه بدید ما اعمال این شب رو به جا بیاریم. ضرری متوجه شما نمی‌شه، توی ثواب ما هم شریک می‌شید.
سلوان [نگهبان عراقی] گفت: شما می‌گید ما اسلحه بدیم دست‌تون؟
یزدان‌بخش در جوابش گفت: اسلحه کدومه، شما اصلا معلومه چی می‌گید!

سلوان گفت: شماها با همین دعاهاتون، با ما می‌جنگید. مگه شما غیر از دعا اسلحه‌ی دیگه‌ای هم دارید!"

از کتاب "پایی که جا ماند"، یادداشتهای روزانه سیدناصر حسینی پور از زندان های مخفی عراق، صفحه 475

پ.ن. از ماه رمضان پارسال: حتی در گرما هم 

پ.ن.2. طرحی نو در قرائت قرآن کریم





بازدید امروز: 107 ، بازدید دیروز: 24 ، کل بازدیدها: 396543
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ