ارسال شده توسط م.رضوی در 91/4/9
هر آیهی قرآن را وقتی کنار آیاتِ قبل و بعدش میخوانیم، بیشتر به دل مینشیند. مثل این آیهی معروفِ «یدنین علیهنّ من جلابیبهنّ».
إِنّ الّذین یُؤْذُونَ اللَّهَ و رسولَه لَعَنَهمُ اللّهُ فِی الدّنیا و الآخرةِ و أَعَدَّ لهم عذابًا مُّهِینًا
و الّذین یُؤْذُونَ المُؤمنین و المؤمناتِ بِغَیْرِ ما اکْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلوا بُهتانًا و إِثمًا مُّبینًا
یا أَیّها النَّبیُّ قل لِّأَزْواجِکَ و بَناتِکَ و نساء الْمؤمنینَ یُدنینَ علیهنَّ مِن جَلَابیبِهِنَّ
ذلک أَدْنَى أَن یُعْرَفْنَ فلا یُؤْذَیْنَ
و کان اللَّهُ غفورًا رَّحیمًا
بىگمان، کسانى که خدا و پیامبرِ او را آزار مىدهند، خدا آنها را در دنیا و آخرت لعنت کرده و برایشان عذابى خفتبار آماده کرده است.
و کسانى که مردان و زنان مؤمن را با [نسبت دادن] گناهى که نکردهاند آزار مىدهند، قطعا تهمت و گناه آشکارى را به گردن گرفتهاند.
اى پیامبر! به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو پوششهاى خود را بر خود بپیچند.
این براى آن که [به عفیف بودن] شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند نزدیکتر است،
و خدا آمرزنده و مهربان است.*
ترجمهی خودمانیش این طوری میشود:
کسانی هستند که خدا و پیامبر را اذیت میکنند. و مؤمنین و مؤمنات را هم. خدا به موقعش به حساب این مردم آزارها می رسد!
اما تو ای زنِ باایمان! پوشیدهتر بیرون بیا تا نتوانند اذیتت کنند. به خاطر خودت میگویم عزیز دلم!
*سوره مبارکه احزاب، آیات 57-59
ارسال شده توسط م.رضوی در 91/3/14
"فارالتّنّور"
در وصف ماست
که چشمه ی اشکمان
از عمق قلب های آتش گرفته
می جوشد
قلب زمین
آتش گرفته است، و اشک داغ
از چشمه ها
فواره می زند؛
فردا
که این توفان
سیاره ی زمین را
در خود گرفت،
این کشتی، خواهد راند
تا بر"جودی"
بنشیند
بر آن منزل مبارک؛
آنگاه،
هنگام استجابتِ دعای نوح
خواهد رسید، اگر چه
او خود
دیگر در میان ما نیست.
رَبِّ اَنزِلنی مُنزَلاً مُبارَکاً
و اَنتَ خَیرُ المُنزِلینَ.
از کتاب "امام (ره) و حیات باطنی انسان"، نوشته شهید آوینی، صفحه 45
ارسال شده توسط م.رضوی در 91/3/5
گزیده ای از سخنرانی حجت الاسلام پناهیان (هشتمین اجتماع بزرگ حزب الله سایبر، سینما فلسطین تهران)
"در سوره یس خداوند متعال یک قاعده ی مهم تاریخی را بیان میکند.
«یا حسرهً علی العباد، ما یأتیهم مِن رسولٍ الّا کانوا به یستهزئون»؛ ای وای بر مردم که هر پیامبری را که فرستادیم به سخره گرفتند!
خداوند به عنوان یک رویه ی تاریخی میفرماید همه این 124 هزار پیامبر استهزا شده اند. خداوند هیچ گاه مبالغه نمیکند. او توجه ما را به این نکته جلب میکند که هر کس در راه قرار گیرد، نباید بهراسد. گویا استهزا شدن یک میراث است و باید افتخار کند که مانند آنها استهزا شده است. لذا ترس از تمسخر نباید ما را بازدارد. بسیاری از کسانی که در جبهه ی حق هستند و کم میگذارند، به دلیل ترس از تمسخر است.
خیلی ها هستند -به ویژه در عرصه هنر- از ترس اینکه مبادا مورد تمسخر قرار بگیرند، به خوبی از حق دفاع نمیکنند و من آنها را در قبیله کسانی که مسخره میکنند میدانم. اینها همان یاران پنهان آنهایند. برخی از ترس تمسخر از دفاع از حق کم میگذارند. ما از این دسته هم دل پری داریم.
درس دیگر این آیه این است که شما نمی توانید حق را به گونه ای بیان کنید که تمسخر نشوید. از حق کم نگذاریم، حق را تقلیل ندهیم، یا باطل را با حق در نیامیزیم که از تمسخر مصون بماند. قطعا حق تمسخر میشود.
تنها راهِ پایین کشیدن مقدسات، مسخره کردن است. وقتی دین با منطق از خودش دفاع میکند، کسی در رابطه با آن منطق دیگری ندارد و به تمسخر دست میزند. اگر مهمترین افراد دین را سربه دار کنیم نابود نمیشود، اما اگر موفق به تمسخر آنان شدی، می توانی به نتیجه کارت امیدوار باشی.
به پیامبر بعد از فتح مکه گفتند: «وحشی -قاتل حمزه- مسلمان شده است.» پیامبر هم گفتند: «او آزاد است.» اما چندنفری را که با اشعار خود پیامبر را هجو می کردند، امان ندادند و فرمودند: «حتی اگر به کعبه آویخته اند، همانجا آنها را بکشید.» حکم تمسخر کننده در تمام مذاهب اسلامی اعدام است.
اما پیام مثبتی که این آیه میدهد این است که وقتی دشمن میبیند با منطق نمیتواند مبارزه کند، رو به تمسخر میآورد و این علامت ضعف دشمن است."
متن کامل سخنرانی در خبرنامه دانشجویان ایران
ارسال شده توسط م.رضوی در 91/3/3
روز ترسناکی است. روزی که کارنامه ی یک عمر زندگی را می دهند دستمان. حالا ترسِ اینکه با این کارنامه کجا می توانیم برویم به کنار، هولِ "تبلی السرائر" 1 بودنش را چه می شود کرد؟
وقتی می خوانم بعضی ها آن روز صدا می زنند: "هاؤم اقرؤوا کتابیه"2 حسودیم می شود! فکر کن در نامه ی اعمالی که "لا یغادر صغیره و لا کبیره الا احصاها"3، حتی یک نقطه ی سیاه هم ندارند که شرمگینشان کند!
***
می شود بر وزن "یا من فی القبور عبرته"4، این روزها گفت: "ای پروردگاری که روز اعلام نتایج کنکور را عبرتگاه خود قرار دادهای!"
1- روزى که رازها فاش گردد. (سوره مبارکه طارق، آیه 9)
2- امّا کسى که کارنامهاش به دست راستش داده شود، گوید: بیایید و نامه مرا بخوانید. (سوره مبارکه الحاقه، آیه 19)
3- و کارنامهها را در میان گذارند، آنگاه مجرمان را از آنچه در آن است هراسان بینى، و گویند: اى واى بر ما! این چه کارنامهاى است که هیچ [کار] کوچک و بزرگى را وانگذاشته مگر این که آن را برشمرده است! (سوره مبارکه کهف، آیه 49)
4- از دعای جوشن کبیر
ارسال شده توسط م.رضوی در 91/1/22
خدا به هیچ بشری عمر بی نهایت نداده است. یعنی بالاخره جان همه ی بنده هایش را می گیرد. اما، "تعزّ من تشاء و تذل من تشاء"*. جان نمرود را به وسیله ی یک پشه ی ضعیف می گیرد و جان شهید رضایی نژاد را به وسیله ی اسرائیل. (+)
* قل اللهم مالک الملک، تؤتی الملک من تشاء و تنزع الملک ممّن تشاء، و تعزّ من تشاء و تذلّ من تشاء، بیدک الخیر، انّک علی کل شیء قدیر. (سوره مبارکه آل عمران، آیه 26)
پ.ن. البته اسرائیل فقط ظاهرش قدرتمندتر از پشه است!
ارسال شده توسط م.رضوی در 90/6/3
عطف به این پست(+) و این پست(+). برخی هایشان توصیه های اساتید است و برخی ها تجربه های شخصی. گفتم بنویسم شاید به درد کسی بخورد!
ادامه مطلب...
کلمات کلیدی : قرآن، حفظ قرآن
ارسال شده توسط م.رضوی در 90/5/12
بیانات رهبر در دیدار قاریان، حافظان و اساتید قرآنی (+):
یکى از چیزهائى که میتواند تدبر در قرآن را به ما ارزانى بدارد، حفظ قرآن است. ما حافظ قرآن کم داریم. من قبلاً گفتم که در کشور ما حداقل باید یک میلیون نفر حافظ قرآن باشند - حالا یک میلیون که عدد کمى است نسبت به این جمعیتى که ما داریم - اما حالا چون دوستان الحمدللَّه یک مقدماتى فراهم کردهاند، کارهائى را مشغول شدهاند و دارند برنامههائى را فراهم میکنند براى اینکه انشاءاللَّه حفظ راه بیفتد، ما هم امیدمان بیشتر شده و به جاى یک میلیون، میگوئیم انشاءاللَّه ما باید ده میلیون نفر حافظ قرآن داشته باشیم.
البته توجه داشته باشید که حفظ قرآن قدم اول است. اولاً حفظ را باید نگه داشت. بنابراین حافظ قرآن باید تلاوت کنندهى مستمر قرآن باشد؛ یعنى مرتباً بایستى قرآن را تلاوت کند؛ والّا حفظ از دست خواهد رفت. بعد بایستى این حفظ کمک کند به تدبر، که اینجور هم هست؛ حفظ حقیقتاً کمک میکند به تدبر. آنجائى که شما قرآن را تکرار میکنید، حافظید و میخوانید، فرصت تدبر و تعمق در آیات قرآن براى شما پیدا میشود.
البته انس با تفاسیرى که مراد از آیه را تبیین میکنند، خیلى لازم است. وقتى حفظ باشد و این انس با تفسیر هم باشد و تدبر باشد، همان چیزى که انتظارش در جامعهى ما هست، پیش مىآید: شکوفائى قرآنى. شما تصور کنید در کشور ما ده میلیون، پانزده میلیون کسانى باشند از مردان و زنان که اینها با معارف قرآن آشنا باشند، ببینید این چقدر باارزش است. آموزشهاى قرآنى را، درسهاى قرآنى را، نصایح قرآنى را، انذارهاى قرآنى را، بشارتهاى قرآنى را در ذهن داشته باشند، آنها را مرور کنند، آنها را بر دل خودشان فرا بخوانند؛ اصلاً یک ملت پولادینى به وجود مىآید. خوشبختانه زمینههایش فراهم است. امروز هم عزم و ارادهى ملت ما عزم پولادینى است. اما آن ساخت قرآنى جامعه در آن صورت به دست خواهد آمد، که ما امیدواریم انشاءاللَّه این پیش بیاید.
از دیروز دارم چرتکه می اندازم توی ذهنم!
دو ماه پیش در جمعی از حافظان قرآن بودم. از کوچکترینشان -که ده سال داشت- بگذریم، بقیه حدود 18 تا 40 ساله بودند.
حالا فرض می کنیم حفظ را بشود از سنین 15 سالگی (نوجوان اول دبیرستان که تا حدودی با زبان عربی آشناست) تا 40 سالگی (با سختی و تلاش فراوان!) شروع کرد.
جمعیت ایران برحسب سن را از اینجا (+) نگاه کردم:
15-19 ساله: 8.7 میلیون
20-24 ساله: 9 میلیون
25-29 ساله: 7.2 میلیون
30-34 ساله: 5.5 میلیون
35-39 ساله: 4.9 میلیون
مجموعشان می شود حدود 35 میلیون نفر. اگر قرار باشد ده میلیون حافظ در کشور داشته باشیم، یعنی تقریباً از هر سه نفری که دارند این متن را می خوانند، یکیشان باید شروع کند به حفظ قرآن!
پ.ن. پیشتر نوشته بودم (+)؛ باور کنید سخت نیست! زیاد از حافظان شنیده ام که قرآن چنان به وقت برکت می دهد، که انگار آن یکی-دوساعت حفظ روزانه، جزو 24 ساعت شبانه روز محسوب نمی شود!
ارسال شده توسط م.رضوی در 90/5/4
استاد قاسمیان توصیه کرده بودند یک بار قرآن را به ترتیب نزولش بخوانیم. گمانم ماه مبارک رمضان فرصت خوبی باشد.
ترتیب نزول سوره های قرآن در زیر هست. با یک تقسیم بندی سی روزه برحسب تعداد صفحات. جدول کاملترش را هم می توانید از اینجا (+) دانلود کنید.
روز اول: علق، قلم، مزمل، مدثر، فاتحه، مسد، تکویر، اعلی، لیل، فجر، ضحی، شرح، عصر، عادیات، کوثر، تکاثر، ماعون، کافرون، فیل
روز دوم: فلق، ناس، اخلاص، نجم، عبس، قدر، شمس، بروج، تین، قریش، قارعه، قیامه، همزه، مرسلات، ق، بلد، طارق، قمر، ص
روز سوم و چهارم: اعراف، جن، یس، فرقان
روز پنجم: فاطر، مریم، طه
روز ششم: واقعه، شعراء، نمل
روز هفتم: قصص، اسراء
روز هشتم و نهم: یونس، هود، یوسف
روز دهم و یازدهم: حجر، انعام، صافات
روز دوازدهم: لقمان، سبا، زمر
روز سیزدهم: غافر(مؤمن)، فصلت، شوری
روز چهاردهم: زخرف، دخان، جاثیه، احقاف
روز پانزدهم: ذاریات، غاشیه، کهف، نحل
روز شانزدهم: نوح، ابراهیم، انبیا
روز هفدهم: مؤمنون، سجده، طور، ملک، حاقه، معارج
روز هجدهم: نبا، نازعات، انفطار، انشقاق، روم، عنکبوت، مطففین
روز نوزدهم و بیستم و بیست و یکم: بقره، انفال
روز بیست و دوم و بیست و سوم: آل عمران، احزاب، ممتحنه
روز بیست و چهارم و بیست و پنجم: نساء، زلزله، حدید، محمد
روز بیست و ششم: رعد، رحمان، انسان(دهر)، طلاق، بینه، حشر، نصر
روز بیست و هفتم: نور، حج
روز بیست و هشتم: منافقون، مجادله، حجرات، تحریم، جمعه، تغابن، صف، فتح
روز بیست و نهم: مائده
روز سی ام: توبه(برائت)
ارسال شده توسط م.رضوی در 90/5/3
می گوید: "مانده ام چطور می خواهیم توی این گرمای تابستان روزه بگیریم؟ یک ماه رسماً کار و زندگیمان تعطیل می شود!"
و من به روزِ "یا لیتنی قدّمتُ لحیاتی"* گفتنمان فکر می کنم...
* اى کاش براى زندگىام [چیزى] فرستاده بودم. (سوره مبارکه فجر، آیه 24)
ارسال شده توسط م.رضوی در 90/4/15
بیانات دیروز آقا در دیدار با حافظان و قاریان قرآن (+):
آنچه من حالا در این جلسه میخواهم به طور خاص به قرآنىهاى عزیز کشورمان بگویم این است که به سمت حفظ قرآن بیشتر بروید. حفظ، وسیله است البته؛ حفظ وسیله است. حفظ، هدف نیست. حفظ قرآن، وسیله است؛ وسیله است براى این که انسان، آسان بخواند، آسان تکرار کند و امکان تدبر پیدا کند. جوانها بروند از استعدادشان، از حافظهشان استفاده کنند؛ بچهها را، جوانها را بکشانید به سمت حفظ قرآن. البته امروز با گذشتهى ما قابل مقایسه نیست، خیلى جلو هستیم؛ اما کم است. آنچه که الان در کشور ما وجود دارد، کم است. بروند به سمت حفظ قرآن. وقتى که حفظ شد، حفظ حاصل شد، آن وقت توان و فرصت براى تدبر بیشتر پیدا خواهد شد و همین تدبر است که کلید است. کلید اصلى، همین تدبر در قرآن و فکر کردن در قرآن است.
پ.ن. اگر وقت کلاس حفظ رفتن ندارید یا دور و برتان پیدا نمیشود، مؤسسهای هست برای حفظ غیر حضوری؛ مؤسسه قرآن و نهجالبلاغه قم (+).
هفتهای یک، دو یا سه روز در ساعتی که برایتان مشخص کردهاند، تماس میگیرید و در مدت ده دقیقه محفوظاتتان را ارائه میدهید.
بزرگترین مزیت مؤسسه این است که برنامهی حفظ کاملاً انعطافپذیر و طبق شرایط شماست. یعنی میزان حفظ بستگی به خودتان دارد. هرگاه وقتتان آزادتر است –مثل ایام تابستان- میتوانید با سرعت بیشتری حفظ کنید و هرگاه وقت کمتری دارید –مثل زمان امتحانات- با سرعت کمتری.
البته برنامهی معمول مؤسسه این است که هفتهای سه بار تماس بگیرید و هر بار یک صفحه حفظ کنید، که با این شرایط طی چهار سال حافظ کل میشوید.
هر صفحه حفظ، اگر تجربه نداشته باشید، حداکثر یک ساعت وقت میگیرد. اگر هم باتجربه باشید، حداکثر ده دقیقه! (البته دوره کردن محفوظات تلافی آن 50 دقیقه را درمیآورد!) و در مجموع برای پیش رفتن با برنامهی معمول مؤسسه، روزی یک تا دو ساعت وقت لازم است.